English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3874 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
woofer U دارای صدای کوتاه و گرفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
low key U دارای صدای گرفته
low-key U دارای صدای گرفته
throaty U دارای صدای گرفته وخشن
throatiest U دارای صدای گرفته وخشن
throatier U دارای صدای گرفته وخشن
poops U صدای کوتاه
poop U صدای کوتاه
bluest U مستعد افسردگی دارای خلق گرفته
bleary U دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
blue U مستعد افسردگی دارای خلق گرفته
bluer U مستعد افسردگی دارای خلق گرفته
To speak in a low voice. U آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
clicked U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
shorthanded U دارای دست کوتاه
squibs U دارای صدای فش فش
squib U دارای صدای فش فش
whizzer U دارای صدای غژ
rustlers U دارای صدای خش خش
rustler U دارای صدای خش خش
rattly U دارای صدای تق تق
crepitant U دارای صدای خش خش
solstitial U دارای دوره تحول کوتاه
platyrrhine U دارای بینی پهن و کوتاه
rattletrap U دارای صدای تق تق لغزنده
wheezier U دارای صدای خرخر
clear voiced U دارای صدای صاف
wheezy U دارای صدای خرخر
wheeziest U دارای صدای خرخر
high toned U دارای صدای زیر
stridently U دارای صدای مزاحم
osteal U دارای صدای استخوان
strident U دارای صدای مزاحم
stentorophonic U دارای صدای رسا
screaky U دارای صدای گوشخراش
stridulous U دارای صدای گوشخراش
stridulatory U دارای صدای گوشخراش
stentorophonic U دارای صدای بلند
screecher U دارای صدای گوشخراش
low browed U پایین افتاده دارای سردر کوتاه
orthocephalic U دارای سر نسبتا کوتاه وصورت پهن
tweeter U بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش
soft spoken U دارای صدای نرم وملایم
loudmouthed U وراج دارای صدای بلند
walloping U قوی دارای صدای ضربت
saxtuba U شیپور برنجی دارای صدای بم
raspy U دارای صدای گوش خراش
stridulous or lant U دارای صدای گوش خراش
stertorous U دارای صدای خرخر وخس خس
soft-spoken U دارای صدای نرم وملایم
splashing U دارای صدای چلب چلوب
splashes U دارای صدای چلب چلوب
piccolo U فلوت دارای صدای زیر
silvern U دارای صدای نقره سیمین
wallopings U قوی دارای صدای ضربت
deep mouthed U دارای صدای درشت و کلفت
splash U دارای صدای چلب چلوب
piccolos U فلوت دارای صدای زیر
splashy U دارای صدای چلپ چلوپ
basset horn U قره نی دارای صدای تنور
squishy U دارای صدای ترق وتروق
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic U وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
squeaker U دارای صدای شبیه جغد یا موش
squeaky U جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
sonic boom U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
zinjanthropus U شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
patinated U جرم گرفته کبره گرفته
ticker U دارای صدای تیک تیک تلگراف
twangy U دارای صدای دنگ دنگ تودماغی
jingly U دارای صدای جرنگ جرنگ
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
effluvium U پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
brumous U مه گرفته
mistful U مه گرفته
thickest U گرفته
uptight U گرفته
low spirited U گرفته
thicker U گرفته
sombrous U گرفته
low-spirited U گرفته
hoarser U گرفته
fusty U بو گرفته
fustiest U بو گرفته
hoarse U گرفته
air less U گرفته
accustomed خو گرفته
chock full U گرفته
choky U گرفته
pokey U گرفته
hoarsest U گرفته
bunged up U قی گرفته
fustier U بو گرفته
thick U گرفته
dullest U گرفته
dulled U گرفته
comate U مه گرفته
muzzy U گرفته
dull U گرفته
fogbound U مه گرفته
adopted U گرفته
rancid U بو گرفته
duller U گرفته
heartsore U دل گرفته
dulls U گرفته
dulling U گرفته
folded in mist U مه گرفته
clouded U گرفته
addicted U خو گرفته
darksome U گرفته
gruff U گرفته
muggy U گرفته
divorcee U زن طلاق گرفته
to d. itself U گرفته شدن
wont U خو گرفته عادت
solemn U گرفته موقرانه
fonder U انس گرفته
rainy U تر رگبار گرفته
patinated U زنگار گرفته
divorcees U زن طلاق گرفته
fondest U انس گرفته
tristful U گرفته محزون
triste U گرفته محزون
filmy U غبار گرفته
addicts U : خو گرفته معتاد
patinous U کبره گرفته
reposing upon U قرار گرفته بر
airless U گرفته یا دم کرده
derivative U گرفته شده
verminous U شپش گرفته
hoarsely U بطور گرفته
resolved that ...... U تصمیم گرفته شد که
poky U گرفته دلگیر
Recent search history Forum search
1tink and grow rich
1اصلاح ترجمه
1Is it disregard?
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1offshoring
1veterans
1Bravetown
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
1معني short earlobe
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com